هدایت

معارف اسلامی

هدایت

معارف اسلامی

بایگانی

۱۸ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


بسم الله الرحمن الرحیم
 
انالله واناالیه راجعون
 
 

قال رسول الله صل الله علیه وآله وسلم:اذامات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لایسدها شی

پیامبرگرامی اسلام فرمودند:وقتی عالمی می میرد رخنه ای دراسلام ایجادمی شودکه هیچ چیزی جبران کننده آن نیست و آن رخنه راپرنمی کند.

رحلت عالم ربانی ،فقیه ومجاهدنستوه حضرت آیه الله حاج محمدرضا مهدوی کنی ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری برشما ارادتمندان به نظام مقدس جمهوری اسلامی تسلیت باد.

 

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

تقرب به وسیله نماز

قال الکاظم علیه السلام :افضل مایتقرب به العبدالی الله بعدالمعرفه به ،الصلوه ( تحف العقول ص455)

بهترین چیزی که بنده بعدازشناخت خدابه وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدامی کند،نمازاست.

سیمای دین دعای زیبای قنوت نماز

اللهم ارزقنی حبک وحب ماتحبه وحب من یحبک والعمل الذی یبلغنی الی حبک واجعل حبک احب الاشیاء الی

خداوندا محبت خودراومحبت کسانی راکه دوست داری ومحبت کسی که تورادوست داردوعملی که مرابسوی محبتت برساندراروزی مابفرما ومح          بت خودرامحبوب ترین چیزهانزدماقراربده. آیه الله سیدعلی قاضی اعلی الله مقامه الشریف

 

 دل رابه نورعشق صفامی دهدنماز                        جان رابه یاددوست جلامی دهدنماز

هرکه محرابش توباشی سرزعشقت برندارد              جان ودل بروی گماردسرزعشقت برندارد

 

قال علی علیه السلام:لکل شی وجه ووجه دینکم الصلاه (بحارالانوارج 82 ص227)

هرچیزدارای سیماست ،سیمای دین شمانمازاست.

 

خداونداازآن روزی که ماراآفریدی                           به غیرازمعصیت چیزی ندیدی

خداوندابحق هشت وچهارت                               زمابگذرشتردیدی ندیدی 

     

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

بخشی اززیارتنامه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

عاقبت به خیری

سخنانی کوتاه از آیة الله مکارم شیرازی

در آخر زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها عرض مىکنیم:

«و اسئلک أن تختم لى بالسعادة فلا تسلب منّى ما انا فیه» ؛ خدایا به ما حسن عاقبت عطا فرما و ایمان، سلامت و تقواى مرا نگیر.

گاه پیش مىآید که شخصى یک عمر در مسیر حق بوده ولى مسئلهاى پیش مىآید که پایانش با کفر و گناه و فسق تمام مىشود و گاه مىشود که یک عمر در گناه بوده ولى زمینهاى داشته که در آخر عمر عوض مىشود. مانند «حر بن یزید ریاحى» که در یک ساعت عوض شد به طورى که در مقابل قبرش «بابى انتم و امّى» گفته مىشود، حتّى معصوم علیه السلام هم در مقابل قبور شهداء این را مىگوید.

 

حسن عاقبت عواملى دارد:

امام صادق علیه السلام مىفرماید: اگر اراده کردهاى که عاقبت به خیر شوى از نعمتهاى خدا در معصیت او استفاده نکن و اگر گناه کردى و خدا تو را عذاب نکرد مغرور به حلم خدا نباش و گرامى بدار هر کس را که از ما اهل بیت سخن مىگوید و موّدت ما را پذیرفته است.(1)

ایشان مىفرمایند: این سه کار را انجام ده، تا عاقبت بخیر شوى،

اول این که نعمتهاى خدا را در مسیر معصیت به کار نبر این عبارت در واقع اشاره به نکتهاى دارد و مىفرماید که اى معصیت کنندگان به هوش باشید چرا که از نعمتهاى خدا در راه معصیت او استفاده مىکنید. عمر، ثروت، اعضا و جوارح و ... همه نعمتهاى الهى هستند که از آنها در مسیر معصیت بهره مىگیرى و این کار زشتى است.

دومین کار این است که وقتى گناهى مىکنى و خداوند به جهت حلمش به تو مجال توبه مىدهد مبادا این مجال باعث غرور تو شود و فکر کنى که کار بدى نکردهاى.

سوم این که کسانى که علاقه به اهل بیت علیهم السلام دارند و شیعه آنان هستند و همواره از آنان سخن مىگویند، اکرام و احترام کن. این مراقبتها سبب عاقبت به خیرى مىشود.

انسان نمىداند چه وقت از دنیا مىرود و چه خوب است انسان در حال کار خوبى یا در حال عبادت از دنیا برود و چه قدر بد است که در حال عصیان از دنیا برود. همه بزرگان از عاقبت کار مىترسیدند و از خدا تقاضاى حسن عاقبت مىکردند چرا که مهم صفحه آخر پرونده است. همیشه باید خودمان را به خدا بسپاریم و اگر گناهى سر زد توبه کنیم.

 

پینوشت:

1. میزان الحکمة، ح 4621.

 

منبع:

پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیة الله مکارم شیرازی، 31/4/82 .

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


روزیکشنبه تاریخ 27/7/93 مصادف بابیست وچهارم ذی الحجه  بنابراشهرروزیست که مباهله کردرسول خدا صل الله علیه وآله وسلم بانصارای نجران وپیش ازآنکه خواست مباهله کندعبا بردوش مبارک گرفت وحضرت امیرالمومنین وفاطمه وحسن وحسین علیهم السلام راداخل درزیرعبانمودوگفت پروردگاراهرپیغمبری رااهل بیتی بوده است که مخصوص ترین خلق بوده اندباوخداوندا اینهااهلبیت منندپس ازایشان برطرف کن شک وگناه راوپاک کن ایشان راپاک کردنی پس جبرئیل نازل شدوآیه تطهیردرشان ایشان آورد پس حضرت رسول صل الله علیه وآله آن چهاربزرگواررابیرون بردبرای مباهله چون نگاه نصاری برایشان افتادوحقیقت آن حضرت وآثارنزول عذاب مشاهده کردندجرئت مباهله ننمودند و استدعای مصالحه وقبول جزیه نمودندودراین روز حضرت امیر المومنین علی علیه السلام درحال رکوع انگشتری خودرابه سائل دادوآیه انما ولیکم الله درشانش نازل شدوبالجمله این روز روزشریفی است ودرآن چندعمل وارداست.

اول :غسل 

 دوم :روزه 

 سوم:دورکعت نمازوآن مثل روزعیدغدیراست دروقت وکیفیت وثواب وآیه الکرسی که درنمازمباهله است تاهم فیهاخالدون است .

چهارم : خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحرهای ماه رمضان است مراجعه به ص 467 کلیات مفاتیح الجنان شود.اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه ...

پنجم : بخوانددعائی که شیخ وسیدروایت کرده اندبعدازدورکعت نمازهفتادمرتبه استغفارواول آن الحمدلله رب العالمین است.

شایسته است دراین روزتصدق برفقراء بجهت تاسی به مولای هرمومن ومومنه امیرالمومنین علیه السلام وزیارت کردن آن حضرت و انسب خواندن زیارت جامعه است.

ماخذمفاتیح الجنان مرحوم حاج شیخ عباس قمی اعلی الله مقامه الشریف ص466 الی472

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


 

مقام معظم رهبری:

ایمانهای راسخ شرط تحقق ظهورامام زمان (عج) است.

 

مقام معظم رهبری:انتظارفرج علاوه براینکه به معنای گذرابودن وضعیت ظلم وجورکنونی دنیا ودرنهایت،استقرارحکومت عدل الهی است به مسلمانان می آموزددرزندگی فردی واجتماعی هیچ بن بستی وجودنداردونبایدیاس برزندگی انسان حاکم شود

 

بهترین راه برای توجه امام زمان« عجل الله تعالی فرجه الشریف »به خودت وزندگی ات این است که درخانه ات روضه امام حسین علیه السلام برگزار کنی.

چه زمانی همه راازدلت بیرون کردی وگفتی المستغاث بک یاصاحب الزمان وجواب نگرفتی ؟ « استادهاشمی نژاد»

 
  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


مقام معظم رهبری (مدظله العالی)

عیدغدیررافرموده اندعیدالله الاکبرازهمه اعیادموجوددرتقویم اسلامی این عیدبالاتراست ،پرمغزتراست تاثیراین عیدازهمه اعیادبیشتراست. چرا؟چون تکلیف امت اسلامی درزمینه هدایت ،درزمینه حکومت در این حادثه غدیرمعین شده است .حرفی نیست که برطبق توصیه پیامبراعظم درغدیرعمل نشد پیغمبر  هم طبق بعضی ازروایات خبرداده بودکه عمل نخواهدشداما مسئله غدیرمسئله ایجادیک شاخص ،یک معیارومیزان است تاآخردنیامسلمانان می تواننداین شاخص را،این معیارراجلوخودشان قراربدهندوتکلیف مسیرعمومی امت رامعین کننداینکه پیغمبراکرم حساس ترین زمان رابرای اعلام مسئله ولایت انتخاب کرداین انتخاب پیغمبرنبودانتخاب خدای متعال بودازطرف پروردگاروحی رسیدبلغ ماانزل الیک من ربک نه اینکه پیغمبرمسئله امامت وولایت راازسوی پروردگارقبلا نمی دانست .چراازاول بعثت برای پیغمبر مسئله روشن بودبعدهم حوادث گوناگون این 23 سال آنچنان این حقیقت راعریان کردوآشکارکردکه جای تردیدی باقی نمی گذاشت اما اعلان رسمی بایددرحساس ترین زمان اتفاق می افتاد،واتفاق افتادبه دستورپروردگاربلغ ماانزل الیک من ربک وان لم تفعل فمابلغت رساتک یعنی این یک رسالت الهی است که بایدبگویی بعدهم که درغدیرخم درنزدیکی جحفه نبی مکرم مردم رامتوقف کردندکاروانهای حجاج راجمع کردندواین مطلب رااعلام کردندآیه شریفه آمدکه الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی نعمت کامل شد،دین کامل شددرسوره مبارکه مائده قبل ازآیه الیوم اکملت لکم دینکم این آیه مبارکه است الیوم یئس الذین کفروامن دینکم فلاتخشوهم واخشونی امروز روزیاس ونومیدی دشمنان است یعنی معیارمشخص شد،شاخص معلوم شد.امت هروقت بخواهند،هروقت چشم خودرابرحقیقت بازکنندشاخص راخواهنددید،معیاررامشاهده خواهندکرد،تردیدی باقی نخواهدماند.اهمیت غدیراین است.

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


هفت گفتار از امام هادی علیه السلام

طلیعه

حضرت امام علی النقی علیه السلام در نیمه دوم ماه ذی الحجه، سال 212 ق در اطراف مدینه و در منطقه «صریا» چشم به جهان گشود. پدر گرامی اش حضرت جواد علیه السلام و مادر ارجمندش سمانه مغربیه از بانوان با فضیلت تاریخ می‌باشد. مشهورترین القاب آن گرامی نجیب، مرتضی، هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب، متوکل و عسکری است و در برخی منابع «ابوالحسن الثالث» و «فقیه عسکری» نیز گفته‌اند.

آن بزرگوار در سال 220 و در هشت سالگی به مقام خطیر امامت نائل گردید و به مدت 33 سال رهبری اهل ایمان را عهده دار بود. امام هادی علیه السلام دوران امامت خویش را با خلفاء ستمگر عباسی همچون معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز سپری کرد.

به مناسبت ولادت آن رهبر والای شیعیان جهان به فرازهایی از گفتارهای هدایتگرش گوش جان می‌سپاریم.

عظمت باری تعالی

شناخت وجود خداوند و اوصاف جلال و جمال باری تعالی در حد شایستگی هر انسانی، به غیر از طریق اهل بیت علیهم السلام امری ناممکن است؛ گرچه هر کسی نسبت به فراخور استعدادش خداوند را می‌شناسد و به او ایمان می‌آورد؛ اما بیان عظمت حق از زبان اهل بیت علیهم السلام جلوه ای دیگر دارد و آنان کامل ترین و مطمئن ترین منبع وحی و سرچشمه توحیدند. امام هادی علیه السلام در تبیین صفات خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُوصَفُ إِلَّا بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَنَّی یُوصَفُ الَّذِی تَعْجِزُ الْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاْءَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ الْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ الاْءَبْصَارُ عَنِ الاْءِحَاطَةِ بِهِ نَأَی فِی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَأْیِهِ کَیَّفَ الْکَیْفَ بِغَیْرِ أَنْ یُقَالَ کَیْفَ وَ أَیَّنَ الاْءَیْنَ بِلَا أَنْ یُقَالَ أَیْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ الْکَیْفِیَّةِ وَ الاْءَیْنِیَّةِ الْوَاحِدُ الاْءَحَدُ جَلَّ جَلَالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ؛(1)

خداوند متعال توصیف نشود، جز بدانچه خود وصف کرده است و چگونه توصیف می‌شود آن وجودی که حواس مخلوقات از درکش ناتوان است و اوهام و خیالات به آن نمی‌رسند و تصور و اندیشه ها به حقیقتش آگاه نمی‌گردند و در افق نگاه چشمها نگنجد! او با همه نزدیکی دور است و با همه دوری اش نزدیک. چگونگی را پدید آورد و خودش چگونه نیست. مکان را آفرید، ولی خود مکانی ندارد و از چگونگی و مکان داشتن جداست. یگانه است و بی همتا. با شکوه است و نامها و اسمائش همه مقدس‌اند و پاک

سعدی در بوستان در توضیح این معنا سروده است:

جهان متفق بر الهیتش  فرو مانده از کنه ماهیتش

نه ادراک بر کنه ذاتش رسد  نه فکرت به غور صفاتش رسد

بشر ماورای جلالش نیافت  بصر منتهای جمالش نیافت

نه هر جای مرکب توان تاختن  که جاها سپر باید انداختن

نه بر اوج ذاتش پرد مرغ وهم  نه در ذیل وصفش رسد دست فهم

در این بحر جز مرد داعی نرفت  گمان شد که دنبال راعی نرفت

چه شبها نشستم در این سیر گم  که دهشت گرفت آستینم که قُم

شکوه بندگی

از منظر فرهنگ متعالی توحید، عبودیت و بندگی حضرت حق تعالی است که بالاتر از آن مقامی برای مخلوق متصور نیست:

بلندی بایدت افکندگی کن        خدا را باش و کار بندگی کن

امام دهم علیه السلام در تبیین مقام بندگی می‌فرماید:

«مَنِ اتَّقَی اللَّهَ یُتَّقَی وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ یُطَاعُ وَ مَنْ أَطَاعَ الْخَالِقَ لَمْ یُبَالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقِینَ وَ مَنْ أَسْخَطَ الْخَالِقَ فَلْیَیْقِنْ أَنْ یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقِین؛(2) هر که از نافرمانی خدا بپرهیزد، [مردم] از نافرمانی او پرهیز کنند و هر کس خدا را اطاعت کند، [دیگران] از او اطاعت می‌کنند و کسی که از دستورات خالق فرمان برد، هیچ باکی از خشم مخلوقین نخواهد داشت و هر کس خالق را به خشم آورد، او باید بداند که از خشم مردم در امان نخواهد بود

گرت این بندگی تمام شود        چرخ و انجم ترا غلام شود

مقام عبودیت و بندگی آن چنان اهمیت دارد که امیر مؤمنان علی علیه السلام در این زمینه به بندگی خود در برابر خداوند متعال افتخار می‌کرد و می‌فرمود: «إِلَهِی کَفَی بِی عِزّا أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْدا وَ کَفَی بِی فَخْرا أَنْ تَکُونَ لِی رَبّا أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبُّ؛(3) پروردگارا! این عزت برای من بس است که بنده تو باشم و بالاترین افتخار برای من آن است که تو پروردگار من باشی. تو همان گونه ای که دوست دارم. پس مرا آن طوری که دوست داری، قرار ده

ریشه ها و نتایج تکبر

در سیره تربیتی امام هادی علیه السلام برای تربیت نفوس و زدودن صفات ناپسند از وجود آدمی به زمینهها و ریشه های خودپسندی اشاره شده است. آن حضرت می‌فرماید: «مَنْ اَمِنَ مَکْرَ اللَّهِ وَ أَلِیمَ أَخْذِهِ تَکَبَّرَ حَتَّی یَحِلَّ بِهِ قَضَاوُهُ وَ نَافِذُ أَمْرِهِ وَ مَنْ کَانَ عَلَی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ هَانَتْ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَلَوْ قُرِضَ وَ نُشِرَ؛(4) هر کس از مکر و مؤاخذه دردناک خداوند، خود را در امان احساس کند، تکبر می‌ورزد تا اینکه با قضا و تقدیر خداوند مواجه گردد؛ اما انسانی که بر دلیل روشنی از پروردگارش دست یافته است، مصیبتهای دنیا بر او سخت نخواهد بود؛ گرچه قطعه قطعه شده و [اجزاء بدنش] پراکنده شود

طبق این رهنمودِ ارزشمند، هر شخصی در راه رسیدن به تکامل و مقام والای انسانیت لازم است که هرگز از وجود خداوند متعال و محاسبه و مؤاخذه اش غفلت نکند. غفلت از خداوند و روز معاد، انسان را به انواع مفاسد دچار می‌کند و در حقیقت از خدا فراموشی به خود فراموشی تنزل یافته، هدف خود را در زندگی گم می‌کند. چنین فرد غافلی از خود هرگز نمی‌پرسد که:

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود         به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم

اما اگر انسان خود را در پرتو نور الهی قرار دهد و از نسیم رحمت حق بهره ور گردد، هرگز در مقابل حوادث و مصائب دنیوی مغلوب نمی‌گردد؛ چرا که به پشتوانه ای قوی همچون نیروی حق تکیه زده و در حصاری محکم پناه گرفته است.

بنابراین، ریشه مهم لغزشها، خطاها و آلوده شدن به صفات ناپسند، همان غفلت از خداوند و خود فراموشی است که اشخاص را از رسیدن به اهداف والای انسانی باز می‌دارد.

امام دهم علیه السلام در روایتی دیگر به عواقب زیانبار صفت ناپسند تکبر اشاره کرده و در این مورد هشدار داده و فرموده است: «مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُونَ عَلَیْهِ؛(5) هر کس از خود راضی باشد، غضب کنندگان بر او بسیار خواهند شد

صفت تکبر انسان را نه تنها در معرض خشم مردم، بلکه مورد غضب خداوند نیز قرار می‌دهد که در قرآن فرمود: «إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ»؛(6) «خداوند گردنکشان [و متکبران] را دوست ندارد

عذاب جهنم و محرومیت از الطاف الهی از دیگر رهاوردهای تکبر است.

خویشتن را بزرگ می‌بینی؟         راست گفتند یک دو بیند لوچ

در روایت آمده است که روزی حضرت سلیمان بن داود علیهماالسلام امر کرد که تمام پرندگان و انس و جن به همراه او بیرون آمده، در بساط شگفت انگیز سلیمان علیه السلام جای گیرند. دویست هزار نفر از بنی آدم و دویست هزار نفر از جنیان با او بودند. بساط او به قدری بلند شد که صدای تسبیح ملائکه را در آسمانها شنید. سپس بساط او آن قدر پایین آمد که کف پایش به دریا رسید. در آن حال، ندایی آسمانی به اصحاب سلیمان علیه السلام گفت: اگر در دل فرمانروای شما (سلیمان علیه السلام) ذره ای تکبر بود، بیشتر از آنچه بلند کرده اند، او را به زمین فرو می‌بردند.(7)

ز خاک آفریدت خداوند پاک        پس ای بنده افتادگی کن چو خاک

تواضع سر رفعت افرازدت         تکبر به خاک اندر اندازدت

ارزش علم و دانش

کسب علم و دانش از مهم ترین شیوه های رسیدن به قله کمال است و انسان بدون علم ره به جایی نمی‌برد. امام دهم علیه السلام بر این باور بود که برای نیل به مقاصد عالی انسانی لازم است که افراد به دنبال دانش و معرفت باشند؛ چرا که بدون آگاهی هیچ رهروی به مقصد نرسد.

آن رهبر فرزانه در گفتاری ارزشمند می‌فرماید: «إِنَّ الْعَالِمَ وَ الْمُتَعَلِّمَ شَرِیکَانِ فِی الرُّشْدِ؛(8) دانشمند و دانشجو هر دو در رشد و هدایت شریک‌اند.» اگر علماء و متفکران جامعه تلاش نکنند و عموم مردم نیز به دنبال آموزش نباشند، سطح افکار مردم رشد نمی‌یابد و پیشرفت صورت نمی‌گیرد.

شرف و قیمت و قدر تو به فضل هنر و است  نه به دیدار و به دینار و به سود و به زیان

اساسا برای تهذیب نفس و پیمودن راه کمال، علماء اخلاق، معرفت و کسب آگاهی را از عوامل مؤثر در روح و روان آدمی می‌دانند. آری، دانش انسان را به خطرات راه آگاه می‌کند و عظمت و عزت خداوندی را به یاد می‌آورد و انسان شایسته هر قدر علم و دانشش بالاتر باشد، تواضع و صفات حمیده در وجودش بیشتر شکوفا می‌گردد. انسان کمال خواه با معرفت به ناتوانی و مقام پایین خود و اطلاع از عظمت حق و شکوه و جلال کبریایی اش در راه رشد و تهذیب گام برمی دارد.

امام هادی علیه السلام ارزش دانشمندان را بالاتر از خود علم و دانش می‌دانست و می‌فرمود: «أَرْجَحُ مِنَ الْعِلْمِ حَامِلُهُ؛(9) دانشمند از دانش برتر است.» البته علم و دانش بعد از غلبه صفات زشت و فساد افراد تأثیرگذاری اندکی دارد؛ چنان که حضرت علی النقی علیه السلام فرمود: «اَلْحِکْمَةُ لَا تَنْجَعُ فِی الطِّبَاعِ الْفَاسِدَةِ؛(10) حکمت در طبیعتهای فاسد سودی نمی‌بخشد

موقعیت ممتاز مکانهای مقدس

در بینش توحیدی اسلام، انسان هر لحظه و در هر زمان و مکان در محضر خداست؛ اما خداوند متعال برای تقرب بیشتر بندگانش و برای آسایش و آرامش آنان، زمانها و مکانهایی را معین کرده است که ویژگی خاصی دارند.

امام علی النقی علیه السلام با اشاره به موقعیت ممتاز اماکن مقدس فرمود:

«اِنَّ لِلَّهِ بُقَاعا یُحِبُّ اَنْ یُدْعَی فِیهَا فَیَسْتَجِیبُ لِمَنْ دَعَاهُ وَ الْحَیْرُ مِنْهَا؛(11) خداوند مکانهای مقدسی دارد که دعا در آن جاها را دوست می‌دارد. پس هر کس در آن مکانها او را بخواند، اجابتش می‌کند و حائر حسینی علیه السلام یکی از آنهاست

در این سخن، پیشوای دهم نکات مهمی را مورد توجه قرار داده و به مشتاقان فرهنگ اهل بیت علیهم السلام گوشزد کرده است: نخست به ارزش این مکانهای شریف پرداخته و آنها را بقعه های خدایی نامیده، سپس اهمیت دعا و استجابت آن را در این مکانها مورد تأکید قرار داده و در آخر، مزار دلربای حضرت سید الشهداء علیه السلام، را از مصادیق بارز بقاع الهی و محل استجابت دعای بندگان شمرده است.

امام هادی علیه السلام در کلام دیگری عظمت بارگاه امام حسین علیه السلام را این گونه بیان می‌کند: «هر کس از منزل خود به قصد زیارت بارگاه حضرت حسین علیه السلام حرکت کند و به نزد فرات برسد و در آنجا غسل کند، از رستگاران نوشته می‌شود و هر گاه به امام حسین علیه السلام سلام کند، از سعادتمندان محسوب می‌گردد و اگر از نماز زیارت فارغ شد، فرشته ای از سوی خداوند متعال به او می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: تمام گناهانت بخشوده شد، اعمال را از نو شروع کن!»(12)

روزگار ناسازگار

گاهی این نکته به ذهن می‌آید که آیا واقعا برخی زمانها، مکانها و یا عوامل و حوادث طبیعی در زندگی انسان دخالت دارند؟ آیا بدی و خوبی و شوم بودن را می‌توان به روزها و روزگاران نسبت داد؟ امام هادی علیه السلام پاسخ این پرسش را به یکی از یارانش توضیح داد.

حسن به مسعود می‌گوید: به محضر مولایم حضرت ابوالحسن الهادی علیه السلام رسیدم. در آن روز چند حادثه ناگوار و تلخ برایم رخ داده بود؛ انگشتم زخمی شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سواری صدمه دیده و در یک نزاع غیر مترقبه لباسهایم پاره شده بود. به این خاطر، با ناراحتی تمام در حضور آن گرامی گفتم: عجب روز شومی برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد! امام هادی علیه السلام فرمود: «یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِی بِذَنْبِکَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؛ ای حسن! این [چه سخنی است که می‌گویی] با اینکه تو با ما هستی، گناهت را به گردن بی گناهی می‌اندازی! [روزگار چه گناهی دارد!]»

حسن بن مسعود می‌گوید: با شنیدن سخن امام علیه السلام به خود آمدم و به اشتباهم پی بردم. گفتم: آقای من! اشتباه کردم و از خداوند طلب بخشش دارم. امام فرمود: ای حسن! روزها چه گناهی دارند که شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود مجازات می‌شوید، به ایام بدبین می‌شوید و به روز بد و بیراه می‌گویید!

حسن گفت: ای پسر رسول خدا!، برای همیشه توبه می‌کنم و دیگر عکس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمی‌دهم. امام در ادامه فرمود: «یَا حَسَنُ اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِی بِالاْءَعْمَالِ عَاجِلاً وَ آجِلاً؛ ای حسن! به طور یقین خداوند متعال پاداش می‌دهد و عقاب می‌کند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات می‌کند.»(13)

شیوه حفظ دوستان

از منظر امام دهم علیه السلام یکی از ویژگیهای اولیاء خدا و انسانهای صالح عفو و گذشت و پذیرش عذر دیگران است.

ایوب بن نوح می‌گوید: آن حضرت طی نامه ای به یکی از یاران ما که موجب ناراحتی شخصی شده بود، توصیه کرد که برو از فلانی عذر خواهی کن و بگو: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْرا إِذَا عُوتِبَ قَبِلَ؛(14) اگر خداوند خیر بنده ای را بخواهد، [او را حالتی عطا می‌کند که] هرگاه از او عذر خواسته شد، می‌پذیرد.» تو نیز عذر ما را بپذیر!

برای پاسداری از حریم دوستان نیک نباید در باره آنان سخت گیری کرد، بلکه باید در موارد لغزش و خطایشان عفو و گذشت پیشه کرد و عذرشان را پذیرفت؛ زیرا اگر به بهانه های ساده، انسان دوستان خود را طرد کند و از خود دور سازد، به مرور زمان غریب و تنها خواهد ماند و مخالفانش افزایش می‌یابند؛ در حالی که دوستان خوب بازوی نیرومندی در زندگی افراد به شمار می‌آیند. لقمان حکیم به فرزندش سفارش می‌کرد که: «یَا بُنَیَّ اتَّخِذْ أَلْفَ صَدِیقٍ وَ أَلْفٌ قَلِیلٌ وَ لَا تَتَّخِذْ عَدُوّا وَاحِدا وَ الْوَاحِدُ کَثِیرٌ؛(15) فرزندم هزار دوست بگیر و البته هزار کم است و یک دشمن برای خودت درست نکن که یکی هم زیاد است

بنابراین، برای رسیدن به سعادت و توفیق در زندگی، انسان باید از دوستان خوب محافظت کند و با اختلاف کوچک و جزئی و لغزشهای ساده نباید آنان را از دست بدهد، بلکه شیوه اهل بیت علیهم السلام را در نظر بگیرد و از گناهانشان بگذرد. اگر عذر خواهی کردند، بپذیرد و عفو و گذشت پیشه کند.

سعدی گفته:

با مردم سهل گوی دشوار مگوی  با آن که درِ صلح زند جنگ مجوی

پی نوشت:

1. تحف العقول، ص 482؛ الکافی، ج 1، ص 138.

2. تحف العقول، ص 482.

3. بحارالانوار، ج 74، ص 402.

4. تحف العقول، ص 483.

5. بحارالانوار، ج 69، ص 316.

6. نحل / 23.

7. معراج السعاده، ص 270؛ محجة البیضاء، ج 6، ص 213.

8. کشف الغمه، ج 2، ص 386.

9. اعلام الدین، ص 311.

10. همان.

11. تحف العقول، ص 482.

12. کامل الزیارات، ص344.

13. بحارالانوار، ج 56، ص 2.

14. مستدرک الوسائل، ج 8، ص 329

15. وسائل الشیعه، ج12، ص 16.

مبلغان؛ شماره 74

ماخذ:سایت تبیان 

تهیه:ح.عسگری

تنظیم:س.آقازاده

 

 

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


مسترهمفر جاسوس انگلیسی می نویسد:

 

زنان آنان دارای حجاب محکم هستندکه نفوذدرمیانشان ممکن نیست به هروسیله ای که شده بایدزن مسلمان راازحجاب اسلام خارج کردوبی حجابی رادربین مسلمانان رایج شودوابتدابرای گول زدن آنها (برای این)که حجاب راکناربگذارندبایدبه آنهاتفهیم گرددکه حجاب به صورت چادروعبامربوط به اسلام نیست .

جنگ برضداسلام گرایی باکشتن مسلمانان فایده ای نداردفقط بافاسدکردن آنا می توان به پیروزی دست یافت پس بایدبه جای بمب برسرمسلمانان دامن های کوتاه فروبرزیزیم.

 حکایت کشف حجاب موسسه فرهنگی نصرولایت

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


بسم الله الرحمن الرحیم

کلامی گهربارازامیرالمومنین علی علیه السلام درنهج البلاغه :ایمانتان راباصدقه دادن حفظ کنید،اموالتان رابازکات دادن درامان نگه دارید،بادعاکردن بلاهاراازخودتان دفع نمائید.آیه الله مجتهدی تهرانی می فرمود سعی کنید هرروزدعا وزیارت آن روزراکه درمفاتیح الجنان است رابخوانیدضمنا روزشنبه یک صدمرتبه صلوات برای شادی روح آقا رسول الله صل الله علیه وآله وسلم هدیه نمائیدیکشنبه 200 صلوات برای شادی روح امیرالمومنین وحضرت زهرا علیهماالسلام هدیه نمائیدروزدوشنبه 200صلوات برای شادی روح امام حسن مجتبی وامام حسین علیهما السلام هدیه نمائیدوروزسه شنبه 300صلوات برای شادی روح امام زین العابدین وامام باقروامام صادق علیهم السلام هدیه نمائید و روز چهارشنبه 400صلوات برا ی شادی روح امام کاظم وامام رضا وامام جواد و امام هادی علیهم السلام هدیه کنیدوروزپنجشنبه یکصدمرتبه صلوات برای شادی روح امام حسن عسکری هدیه نمائیدوروزجمعه یک صدمرتبه صلوات برای سلامتی وفرج امام زمان علیه السلام هدیه کنید.

ضمنا اگرمشکلی برایتان پیش آمد1000 مرتبه صلوات نذرمادرامام زمان حضرت نرجس خاتون نمائیدتامشکلتان مرتفع گردد.

ماخذ:بخشی ازسخنرانی مرحوم حضرت آیه الله احمد مجتهدی تهرانی (اعلی الله مقامه الشریف)

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


بسم الله الرحمن الرحیم

 
نوشته شده در تاریخ سه شنبه چهارم تیر 1392 توسط نجیبه

"یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی   

 صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی

 هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. 

 اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها،  

 وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره 

شده بودو با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند،

 ولی خونریزی شدیدی داشت.

مجروحان را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم

تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکتر اتاق

  عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل

 و برای جراحی آماده اش کنم.

 من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را

 در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. همان موقع

که داشتم از کنار او ردمی شدم تا بروم توی اتاق و چادرم

را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود

  به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده 

و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری            

      ما برای این چادر داریم می رویم...

 

چادرم در مشتش بود که شهید شد...  

از آن به بعد

در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم".

  • محمد مزینانی