هدایت

معارف اسلامی

هدایت

معارف اسلامی

بایگانی

۱۸ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شهادت پنجمین اخترتابناک آسمان امامت وولایت حضرت باقرالعلوم علیه السلام راتسلیت می گوئیم  درروزشهادت آن بزرگوارسه حدیث گهربارآن حضرت راعرض می کنیم انشاءالله خداوندبزرگ توفیق عمل به فرمایشات ائمه معصومین علیهم السلام رابه همه مرحمت فرماید.
قال الباقرعلیه السلام:ان الله خبا ثلاثه فی ثلاثه خبارضاه فی طاعته ،فلاتحقرن من الطاعه شیئا فلعل رضاه فیه،وخباسخطه فی معصیته فلاتحقرن من المعصیه شیئا،فلعل سخطه فیه وخبااولیائه فی خلقه فلاتحقرن احدا،فلعله الولی. بحارالانوارجلد78 ص188

امام باقرعلیه السلام فرمودخداوندمتعال سه چیزرادرسه چیزمخفی نموده است رضای خودش رادراطاعتش مخفی نموده لذا هیچ طاعتی رانبایدکوچک شمردشایدرضایت خداوندمتعال درآن باشد.خشم وغضبش رادرمعصییت الهی پنهان نموده لذا هیج معصیتی رانبایدکوچک شمردشایدخشم وغضب الهی درآن قرارداشته باشد.واولیاء خودرادربین مردم مخفی قرارداده لذانبایداحدی راکوچک شمردشایداویکی ازاولیای الهی باشد.

 

قال الباقرعلیه السلام :من عمل بما یعلم علمه الله مالم یعلم .بحارالانوارجلد78 ص189

امام باقرعلیه السلام فرمودکسی که به دانسته های خودش عمل کندخداوندمتعال علم آنچه رانمی داندبه اوتعلیم می فرماید.

 

قال الباقرعلیه السلام :من کان ظاهره ارجح من باطنه خف میزانه .بحارالانوارجلد78 ص 188

امام باقرعلیه السلام فرمودکسی که ظاهرش ازباطنش بهترباشددرقیامت نامه عملش سبک خواهدبود.

 لذاشاعرچه زیبا می گویدنیک باشی وبدت پندارند/به ازآنکه بدباشی ونیکت خوانند.

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


 

 

در بین مراجع موجود کسی حکم به جواز نداده و نوعاً یا فتوا به حرمت داده‏اند یا بنابر احتیاط واجب تراشیدن آن راجایز نمی‏دانند.

 احکام ریش تراشی
پرسش ۱. تراشیدن ریش تمام صورت با ماشین یا تیغ چه حکمی دارد؟
همه (به جز بهجت و صافی):تراشیدن ریش خواه با تیغ باشد یا ماشین بنابر احتیاط واجب حرام است.(۱)
صافی و بهجت:تراشیدن ریش حرام است.(۲)
پرسش ۲. آیا گذاشتن ریش پروفسوری کفایت می‏کند؟
امام، خامنه‏ای، بهجت، صافی، نوری و سیستانی:خیر، تراشیدن مقداری از ریش (دو طرف گونه‏ها) نیز حکم تراشیدن تمام آن را دارد.(۳)
تبریزی، مکارم و فاضل:اگر چانه و اطراف آن (یک چهارم صورت) تراشیده نشود، به طوری که در وقت مواجهه صدق کند ریش دارد، کفایت می‏کند.(۴)
پرسش ۳. منظور از صدق ریش چیست؟
همه:منظور آن است که در عرف مردم به آن ریش بگویند.(۵)
پرسش ۴. آیا منظور از تراشیدن ریش همان تیغ زدن است یا ماشین‏های نمره پایین را هم شامل می‏شود؟
همه:هر وسیله‏ای که موهای صورت را بتراشد به گونه‏ای که عرف مردم بگویید ریش ندارد، خواه با تیغ باشد یا ماشین و یا هر ابزاردیگری.(۶)
پرسش ۵. گذاشتن خط ریش چه حکمی دارد؟
همه:تراشیدن روی گونه‏ها (بصورت خط ریش) اشکال ندارد.(۷)
مجوز ریش تراشی
پرسش ۶. تراشیدن ریش با تیغ یا ماشین ریش‏تراشی برای هنرمندی که کارش آن را اقتضاء می‏کند چه حکمی دارد؟
همه:با توجه به اینکه می‏توان بوسیله گریم و مانند آن ریش صورت را به شکل تراشیده شده نمایان کرد، تراشیدن آن اشکال دارد.(۸)
پرسش ۷. افرادی که در اثر ریش گذاشتن احساس خارش می‏کنند و یا اینکه در محیطی بسر می‏برند که اگر آن را نتراشند گرد و غبار در لابلای موی صورتش جمع می‏شود وظیفه چیست؟
همه:مشکل یاد شده مجوز ریش تراشی نیست.(۹)
پرسش ۸. چنانچه گذاشتن ریش برای صورت ضرر داشته باشد تکلیف چیست؟
همه:در فرض مذکور، تراشیدن ریش صورت اشکال ندارد.(۱۰)
پرسش ۹. اگر انسان برای این که توهین مردم را نشنود، ریشش را بزند چه حکمی دارد؟
گذاشتن ریش برای مسلمانی که به دینش اهمیت می‏دهد باعث خواری و سرشکستگی نیست و با مسخره کردن دیگران، احکام خداوند عوض نمی‏شود. مگر آنکه استهزاء و خواری به حدی برسد که تحمل آن نزد عقلاء امر غیرعادی و حرج محسوب شود در این فرض می‏تواند ریش خود را بزند.(۱۱)
پرسش ۱۰. آیا برای این که انسان در بعضی محیطها انگشت نما نشود می‏تواند صورت خود را با تیغ بتراشد؟
همه:خیر.(۱۲)
پرسش ۱۱. آیا تراشیدن موهای کم صورت به منظور رشد و پرشدن آن اشکال دارد.
همه:اگر موهای صورت کم بوده به طوری که صدق ریش بر آن نکند، تراشیدن آن مانعی ندارد.(۱۳)
تراشیدن سبیل
پرسش ۱۲. حکم تراشیدن سبیل و بلند گذاشت آن چیست؟
تراشیدن آن اشکال ندارد ولی بلند نمودن آن به مقداری که هنگام خوردن و آشامیدن با غذا یا آب برخورد کند مکروه است.(۱۴)
----------------------
پی نوشت ها:
۱) امام، استفتاءات، ج ۲، مکاسب محرمه، س ۷۹؛ نوری، استفتاءات، ج ۱، س ۴۹۲ و ۴۹۳؛ مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۷۵۰ و ۷۵۳؛ تبریزی، استفتاءات، س ۱۰۸۹ و ۱۰۹۶؛ فاضل، جامع‏المسائل، ج ۱، س ۹۵۷ و ۹۵۵؛ سیستانی، سایت، ریش تراشی، س ۱ و ۳؛ خامنه‏ای، اجوبة، س ۱۴۲۱ و ۱۴۱۶؛ دفتر:وحید.
۲) صافی، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۷۴۰ و ۱۷۴۲؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م ۴.
۳) امام، استفتاءات، ج ۲، مکاسب محرمه، س ۸۴؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳،
م ۴۳؛ خامنه‏ای، اجوبة، س ۱۴۱۳؛ سیستانی؛ سایت، ریش تراش، س ۱ و ۳؛ صافی، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۷۴۳؛ بهجت، توضیح‏المسائل، متفرقه، س ۴؛ نوری، استفتاءات، ج ۱، س ۴۹۲ و ۴۹۳.
۴) مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۷۵۱؛ فاضل، جامع‏المسائل، ج ۱، س ۹۵۵ و ج ۲، س ۹۴۱؛ تبریزی، استفتاءات، س ۱۰۸۷.
۵) تبریزی، استفتاءات، س ۱۰۹۱؛ دفتر:همه.
۶) امام، استفتاءات، ج ۲، مکاسب محرمه، س ۷۹؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م ۴؛ نوری، استفتاءات، ج ۱، س

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

روایتی گهربارازفرمایشات معصومین علیهم السلام

6دسته ازمردم هستندکه خداآنهارالعنت می کندوملائکه هم آمین می گویند.

1- جوانی که موقع ازدواجش فرارسیده تمکن هم داردولی ازدواج نمی کند.

ازآینده می ترسداگربچه دارشدم چگونه مخارجشان راتامین کنم

یکی طفل دندان برآورده بود/پدرسربه فکرت فروبرده بود پدرش غصه می خوردازکجا به اونان بدهم من که ندارم زنش اوراموعظه کردوگفت غصه نخور ،هرآنکس که دندان دهدنان دهد

درروایت است که شرارموتاکم العزاب بدترین مرده ها ی شما جوانان بی زن هستند.

2- مردی که خودش رابه شکل زن درآورد.مثلا انگشترطلا به دست می کند،زنجیرطلا به گردن می آویزد،گیس می گذارد،زیرابروبرمی دارد.محاسنش راباتیغ می تراشداصلا خداوندمتعال چرابرای ما محاسن خلق کرده ؟چرابرای زنان محاسن خلق نکرده پس مابایدباخلقت خدامخالفت نکنیم ومحاسنمان راباتیغ نتراشیم زیراکسانی که خلقت خداراتغیرمی دهندموردلعن خداقرارمی گیرندولیغیرن خلق الله

3- زنی که خودش راشبیه مردنماید.مثلا کت وشلوارمی پوشدموهایش رامردانه می زندو...

4- کسی که دیگری رافریب بدهد.به گدامی گویدبیا به توپول بدهم بعدکه آن بنده خدامی آیدبه اومی گویدبروگردن کلفت کارکن

5- کسی که نابینایی رااذیت نماید.چشمش به نابینایی می افتدکه درمسیرخودش راه می رودبه اومی گویدمواظب باش ،مواظب باش آن بنده خدامسیرش راعوض می کندوسرش به دیوارمی خورد

6- کسی که به دیگری آدرس غلط بدهدواوراگمراه وسردرگم نماید.

 

بخشی ازفرمایشات مرحوم آیه الله مجتهدی تهرانی رحمه الله علیه

 

 

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


بسم الله الرحمن الرحیم

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایدهرکس سحرگاهان 11مرتبه سوره مبارکه توحید(قل هوالله احد...)رابخوانددرآن روزگناه جدیدی ازاوسرنزنداگرچه شیطان راخوش نیاید.

ماخذ:رادیوقرآن

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


امام صادق علیه السلام می فرمایدهرکس موقع خروج ازمنزل این دعارابخواندخداوندمتعال بهترین اموررابرای اوتقدیرمی کندبسم الله حسبی الله توکلت علی الله اللهم انی اسئلک خیر اموری کلها واعوذبک من خزی الدنیاوعذاب الاخره

به نام خدا کفایت می کندمراخدای متعال توکل برخدامی کنم خدایا تحقیقا ازتومی خواهم بهترین امورات رابرایم مقدرفرمایی وپناه می برم به توازرسوائی دردنیا وعذاب آخرت

دوستان گرامی پیشنهادمی شوداین دعای شریف رامکتوب نموده وبرروی درب خروجی منزلتان ازداخل نصب فرموده وبه خانواده عزیزتان توصیه نمائیدکه این دعای شریف رادرموقع خروج از منزل بخوانند. التماس دعا

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


مقام عبودیت مقامی بس بزرگ وخطیراست نمازگزاران درتشهدنمازشان اول  شهادت می دهندکه پیامبرعظیم الشان اسلام حضرت محمدبن عبدالله (صل الله علیه وآله وسلم )عبدوسپس رسول خداست پس رسیدن به این مقام کاربسیاربزرگی است مرحوم آیه الله مجتهدی اعلی الله مقام الشریف دریکی ازسخنرانیهایش روایتی ازامیرالمومنین علی علیه السلام رانقل می کندقال علی علیه السلام العبودیه خمسه اشیاء خلاءالبطن وتلاوه القرآن وقیام اللیل والتضرع عندالصبح والبکاءمن خشیه الله

به فرموده آقا امیرالمونین علیه السلام اگرانسان می خواهدبه مقام عبودیت برسدبایداولا شکمش خالی باشدازلقمه حرام زیرایک لقمه حرام باعث می شودتا40شبانه روزدعای انسان مستجاب نشود حتی ازحلال الهی هم نبایدشکم خیلی پرباشدبه قول شاعراندرون ازطعام خالی دار/تادرآن نورمعرفت یابی ثانیا تلاوت قرآن نمایددرروایات آمده است انسان درشبانه روز50آیه ازقرآن بخواندعلی الخصوص باتدبرواندیشه کردن همراه باشدثالثانمازشب بخواندزیرانافله شب انسان رابه مقامات عالیه می رساند خداوندمتعال نمازشب رابرپیامبرگرامی اسلام واجب فرموده ولی برای ماامتان آنحضرت مستحب است ومن اللیل فتهجدبه نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا ای رسول من پاره ای از شب رابیدارشوونافله شب بخوان تاخداوندتورابه مقام پسندیده برساندرابعا تضرع درزمان سحر و خامسا گریه کردن ازخوف خدای متعال انسان گناهانش رابه یادبیاوردوازخوف خدای متعال اشک بریزدالبته انسان مومن بین خوف ورجاءزندگی می کندیعنی 50درصدخوف ازعذاب الهی داردو50درصدامیدبه نعمتهای اخروی

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


چگونه معرفت دینی خود را افزایش دهیم؟

برای این منظور دو راه اساسی وجود دارد که در کنار هم مکمل یکدیگرند: الف-راه عقل و استدلال. (در این زمینه کتب زیر را که به بیانی ساده شیرین و شیوا و در عین حال استدلالی است مطالعه کنید: در زمینه ی توحید: آفریدگار جهان – خدا را چگونه بشناسیم / هر دو از آیت الله مکارم شیرازی ( می توانید از سایت زیر استفاده و دانلود کنید : http://www.makaremshirazi.org/persian )؛

 ب-راه دل: از راه بندگی خداوند ، با انجام واجبات و ترک محرمات، و آراستن نفس به صفات عالیه اخلاقی و زدودن صفات پست و رذیله (در این زمینه از کتاب جامع السعادات/مرحوم نراقی/ترجمه:کلیات اخلاق اسلامی مفید است) قر آن کریم میفرماید

ان الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا کسانی که در راه ما تلاش کنند راههای هدایت را به آنان نشان خواهیم داد »، و نیز می فرماید ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه استقامت ورزیدند ملائکه ی الهی بر آنان نازل خواهد شد. و در کلمات معصومین آمده : (من اخلص لله اربعین یوما انبت الله الحکمة فی قلبه و یجری من قلبه علی لسانه و جوارحه ؛ کسی که چهل روز تمام کارهایش فقط و فقط برای خدا باشد خداوند نور حکمت و بینایی را بر دلش می فشاند و حکمت از دلش بر زبانش و اعضا و جوارحش جاری میشود) بنابراین با استقامت در مسیر اطاعت و عبودیت محض خداوند ظرفیت وجودی انسان بسط پیدا می کند. پای بندی به احکام و واجبات و محرمات، نور ایمان را در دل روشن می کند. انسان فرصت و مجالی کوتاه و مغتنم در دنیا دارد ولی متاسفانه خیلی آسان به پوچ و باطل و غفلت و یا تشکیک و ایرادهای بیجا آن را از دست می دهد و ناگهان سفر ابدیش با مرگ و ورود به عالم ناآشنای برزخ آغاز میشود در حالی که دستش خالی و زاد و توشه ی لازم برای این سفر تهیه نکرده است. دنیا خیلی زود و سریعتر از آنچه گمان کنیم سپری می شود ( توجه کنیم میلیاردها نفر قبل از ما آمده اند با همین آمال و آرزوهای ما و گمان می کرده اند دنیا هست و آنان و با مرگشان دنیا پایان می پذیرد ولی رفتند و هیچ نشد اجداد و پدر بزرگهای ما کجا رفتند؟ محل دفن و قبر آنها را آیا می دانیم؟) این دنیا فانی است اما حیات ابدی بعد از مرگ باقی است. اما آن حیات جای بهره بردن از توشه ای است که در این دنیا تهیه کرده ایم. سعادت و خوشبختی ابدی ما، در گرو دینداری ما و پیروی از دین کامل در دنیاست و شقاوت و هلاکت ابدی، نتیجه ی بی دینی در دنیاست. ما نمیگوییم اعمال دینی را طوطی وار و با زور و اکراه انجام دهیم بلکه کسی که معرفت به خداوند پیدا کرد و لذت قرب به او را چشید از این اعمال که در راستای سعادت دنیا و آخرت اوست لذت می برد. اما باید توجه داشت که گاهی شیطان به بهانه ی اینکه طوطی وار انجام دادن اعمال دینی و با زور و اکراه دیندار بودن ارزشی ندارد انسان را ترغیب به ترک دستورات دینی و ارتکاب گناهان و رفتن به سوی وادی ظلمانی کفر و عناد پیش می برد و این از دامهای شیطان است که باید مراقب بود لذا به هیچ وجه هرگز نباید دستورات دین را ترک کنیم حتی در حالی که بدون میل است که همین باقی بودن بر اجرای دستورات دین در نهایت سبب سعادت و عاقبت به خیری ما می شود. در این راستا مطالعه کتب معتبر مانند کتب زیر مفید است : علم اخلاق اسلامى (ترجمه جامع السعادات)، مولى مهدى نراقى، ترجمه: دکتر سید جلال الدین مجتبوى. معاد*/شهید دستغیب -سرای دیگر* /شهید دستغیب - منازل الاخرة ( داستانهایی از سفر آخرت) * /محدث قمی (حاج شیخ عباس قمی( قلب سلیم / شهید دستغیب - بازگشت به خدا، على اکبر ناصرى- معاد/شهید مطهری - حیات جاودانه*/ امیر دیوانی/انتشارات معارف - اخلاق عملى، مهدوى کنى - اخلاق الاهی ، مجتبی تهرانی -تذکره المتقین، بهارى همدانى -صراط سلوک / علامه حسن زاده آملی - در آسمان معرفت , حسن زاده آملى -خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى. «قلب سلیم»/ شهید دستغیب، عروج روح ، بازگشت به هستی ، قیام قیامت ، مواقف حشر ، خواب و نشان های آن ، معاد / همگی از استاد محمد شجاعی/ نشر کانون اندیشه جوان. موفق باشید.

ماخذ:سایت تبیان

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


مقاله ای زیبا از دفاع مقدس

نویسنده: یوسف علیزاده - سه‌شنبه ٢٦ مهر ،۱۳٩٠

مقاله ای زیبا در رابطه با دفاع مقدس

این جنگ در حالی شروع شد که مردم ایران دوران نقاهت پس از انقلاب را می‌گذراندند و طبعاً به بازسازی کشور و آرامش و سازندگی می‌اندیشیدند. نیروهای مسلح نیز به دلیل آن که انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگی چندانی برای رویارویی در یک نبرد بزرگ برخوردار نبودند. به همین دلایل، نظامیان عراق در ماههای اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزی را در غرب و جنوب ایران تصرف کنند

علل آغاز جنگ


گرچه صدام حسین در ساعات میانی 31 شهریور و پیش از صدور فرمان حمله به ایران، موضوع اختلافات مرزی را دلیل وقوع جنگ عنوان کرد، اما حتی خود او نیز می‌دانست این جنگ مرحله اجرایی نقشه برنامه‌ریزی شده، هدفمند و فرامنطقه‌ای است و دولت بغداد به دلیل اختلافات زمینی و دریایی خود با ایران، تنها داوطلب اجرای این نقشه شده است.
واقعیت این است که انقلاب اسلامی تنها سبب از بین بردن «جزیره ثبات غرب» در منطقه نشده بود، بلکه تمامی الگوها و هنجارهای مورد نظر غرب در خاورمیانه و خلیج فارس را بر هم زده بود. انقلاب اسلامی در برابر نظامهای لائیکی مورد نظر غرب در منطقه، با صراحت، احیاء مذهب را صلا می‌داد. علاوه بر آن قدرتهای بزرگ از این نگران بودند که ثبات مورد نظر آنان در خاورمیانه و همچنین جریان آرام و مطلوب نفت از خلیج فارس، با تثبیت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران به خطر افتد. به همین دلیل امریکا و اتحاد جماهیر شوروی ـ علیرغم اختلافات برخاسته از فضای جنگ سرد ـ در نارضایی از انقلاب اسلامی ایران موضع یکسانی داشتند.
جمهوری اسلامی ایران در طول یک سال و چند ماه قبل از وقوع جنگ تحمیلی، با فشارهای برون مرزی متعددی روبرو شد:
جنگ تبلیغاتی، سیاسی روانی؛ محاصره اقتصادی؛ بلوکه کردن دارایی‌های ایران؛ تهدیدات نظامی (مداخله نظامی در طبس و ...)؛ تحریف ماهیت انقلاب اسلامی در عرصه بین‌المللی؛ دامن زدن به تروریسم و ناامنی داخلی و حمایت از آن.
هدف از این اعمال، بدبین ساختن افکار عمومی جهان نسبت به انقلاب اسلامی، جلوگیری از شناسایی سیاسی جمهوری اسلامی و فراهم ساختن زمینه های جنگ علیه ایران بود. هدف این بودکه هرگونه برخورد با ایران، در عرصه بین‌المللی، اقدامی در جهت بازگرداندن ثبات و آرامش به منطقه ومطابق خواست جامعه جهانی جلوه کرده و توجیه پذیر باشد. هدف این بود که نگذارند نهضت امام خمینی (ره) به عامل تأثیرگذار در تعیین نظم استراتژیک جهان تبدیل شود.
این گونه اهداف و دیدگاهها نیز نمی‌توانست در چهارچوب اختلافات مرزی و جاه‌طلبی‌های صدام تعریف شود. صدام در حقیقت فریب توطئه خارجی را خورد و جاه‌طلبی‌اش محرکی برای انتخاب عراق در اجرای این توطئه بود. البته در کنار این جاه‌طلبی، صدام انگیزه‌های جداگانه‌ای نیز برای جنگ داشت: صدام از تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر جمعیت 60 درصدی شیعیان عراق نگران بود؛ صدام همانگونه که خود و دولتمردانش به دفعات اعلام کردند از پیمان الجزیره ناراضی بوده و در پی فرصتی برای لغو آن و حل یکسره اختلافات مرزی دو کشور مطابق میل خود بود؛ صدام ـ بعدها از زبان سیاستمداران عراقی و غیر عراقی منتشر شد ـ مایل بود در برنامه نابودی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران و از بین بردن خطرتفکر اسلامی برای استعمارگران، در منطقه پیشقدم شود تا بتواند حمایت دولتهایی را که با پیروزی انقلاب اسلامی منافعشان خطر افتاده، جلب کند و خود رهبری جهان عرب را به دست گیرد.
به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران سیاسی، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را تهاجمی فرا منطقه‌ای و برخاسته از اراده برون مرزی می‌شمارند.
البته حوادث بعد نشان داد که امریکا و یارانش در تبیین واقعیت‌ها، اشتباه کرده و دچار خوش‌بینی شده بودند که ناشی از ماهیت رخدادهای سیاسی‌ـ اجتماعی و اطلاعات نادرست امریکا بود. امریکا به رغم نظام و سیستم اطلاعاتی‌اش، همچنین حضور طولانی مدت در جامعه ایران، فاقد اطلاعات واقعی بود و توان تبیین صحیح این اطلاعات را نیز نداشت.
مجموعه این مسایل، امریکا و هم پیمانانش را به چالشی با جامعه ایران کشاند که هنوز بعد از گذشت نزدیک به سه دهه به پایان نرسیده است. گرچه در این مدت تحولات زیادی رخ داده، اما به طور قطع آن چه امریکایی‌ها از آن هراس داشتند اتفاق افتاد؛ انقلاب اسلامی ایران در برگرفتن غبار از چهره اسلام و خارج ساختن آن از کنج راکد عبادتگاهها به صحنه سیاسی جوامع بشری موفق بود.
تمهیدات صدام برای جنگ تحمیلی
صدام که اساساً با نیت مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در 25 تیر 1358 با کودتا در عراق به قدرت رسیده بود، از ابتدا از تمامی راههای ممکن برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی بهره گرفت.
اخراج هزاران ایرانی از عراق در نیمه دوم 1358ش.؛ توزیع اسلحه بین عوامل ضد انقلاب حمایت از بمب‌گذاران و طراحی انفجارهای مکرر در خطوط راه‌آهن و تأسیسات نفتی؛ پناه دادن به ژنرالهای فراری حکومت پهلوی؛ انتخاب اسامی مجعول برای شهرهای ایران در نقشه‌ها و کتابهای درسی (عراق اهواز را «الاحواز»، خرمشهر را «محمره»، آبادان را «عبادان»، سوسنگرد را «خفاجیه» و بالاخره خوزستان را «عربستان» نامید.1) و الحاق خیالی این شهر‌ها به قلمرو جغرافیائی عراق؛‌ تحریکات و تجاوزات مکرر مرزی (دهها مورد یادداشت رسمی اعتراض از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به سفارت رژیم عراق در تهران ارسال شده است2)؛ انعقاد قراردادهای خرید هواپیماهای میراژ، میگ وتوپولف (این قراردادها پس از پیروزی انقلاب و قبل از جنگ منعقد شده است)؛ تقویت بدون دلیل نیروهای عراقی در مرز مشترک دو کشور و ایجاد موانع از قبیل سنگرهای بتونی، سیم‌های خاردار و ... صدها نمونه دیگر از اقدامات مقدماتی صدام برای فراهم آوردن زمینه یک تهاجم گسترده نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران است.
از این رو هجوم نظامیان عراق به ایران در 31 شهریور 1359، تعجب هیچ یک از محافل سیاسی مطلع جهان را برنیانگیخت، چرا که از تمامی اقدامات یکساله صدام، بوی جنگ به مشام می‌رسید.
دولتمردان عراقی از همان ابتدای تجاوزشان تمامی توان سیاسی، نظامی و تبلیغی خود را برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی ایران به کار بستند. در جبهه سیاسی هیأتهای بسیاری را روانه کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی کردند و در این مأموریت‌ها تلاش داشتند تا اهداف و مقاصد خود در تحمیل جنگ به جمهوری اسلامی ایران را، نزد جهانیان توجیه نمایند. در نیمه اول دهه 1360 ش. روزنامه‌ها و رسانه‌های ارتباط جمعی امریکا و اروپا مملو از مقالات و گزارشهایی بود که در آنها، به اهداف و نقشه‌های مقامات عراقی در به راه انداختن جنگ و علت حمایت کشورهای غرب و شرق از آنها اشاره شده بود. در این مقالات در توصیف اهداف جنگ به سرکوب بنیادگرایی در منطقه، توقف صدور انقلاب اسلامی، کاستن از خطر بالقوه برای حکومت صهیونیستی، رفع نگرانی دولت‌های عرب خلیج فارس از قدرت ایران و ... اشاره شده بود.
عراقی‌ها در خلال جنگ، تمام قوانین ومقررات بین‌المللی را زیر پا گذاشتند: پیمان الجزایر، پیمان منع کاربرد سلاحهای شیمیایی، پیمان منع حمله به اماکن مسکونی، پیمان مربوط به ضرورت رفتار انسانی با اسیران جنگی، پیمان مربوط به ضرورت امنیت هوانوردی، پیمان مربوط به امنیت دریاها، و دهها و صدها نمونه دیگر از پیمانها، مقررات و قوانین معتبر بین‌المللی در خلال جنگ تحمیلی از سوی عراقی‌ها به زیر پا گذارده شد.
بغداد در خلال جنگ تحمیلی، از شبکه‌های بمب‌ گذار درداخل کشورو در رأس آنها از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) حمایت کرد. منافقین که در فرانسه و بعد در عراق مستقر شدند با سکوت یا حمایت دولت‌های میزبان، بسیاری از اقدامات تروریستی علیه مسئولان و افراد عادی کوچه و بازار ایران را در خلال جنگ تحمیلی هدایت ‌کردند. ترور مردم عامی و مسئولان نظام، در پاریس و بغداد طراحی و برنامه‌ریزی می‌شد و در شهرهای مختلف ایران به اجرا در می‌آمد. هفتم تیر و شهادت آیت‌الله بهشتی و 72 نفر از مسؤولان ایران، هشتم شهریور وشهادت رئیس جمهور رجایی و نخست‌وزیر باهنر، شهادت امامان جمعه، ترور مستمر مردم عادی از قبیل کاسب، دانش‌آموز، روحانی و غیره از جمله اقدامات تروریست‌های داخلی تحت الحمایه دولت عراق در خلال 8 سال جنگ تحمیلی بود.
علاوه بر این، ابعاد جنگ فقط در مرزها و یا در داخل شهرها به صورت ترورهای روزمره خلاصه نمی‌شد، بلکه خانه‌های مسکونی مردم و مدارس کودکان بی‌دفاع در بسیاری از شهرهای ایران آماج حملات موشکی عراقی‌ها بود و هزاران نفر از تلفات مردمی جنگ ناشی از همین گونه حملات بود. کشتی‌های باری و نفتی که عازم بنادر ایران بودند، در بخش عمده این 8 سال هدف حملات هوایی عراق در خلیج فارس بودند و هواپیماهای جاسوسی ـ آواکس ـ که در عربستان مستقر بودند، جنگنده‌های عراقی را در هدف‌گیری این کشتی‌ها یاری می‌دادند.
حمایتهای جهانی از صدام
در خلال جنگ تحمیلی، عراق از حمایت بی‌دریغ تسلیحاتی، مالی و سیاسی بین‌المللی برخوردار بود. فرانسه، شوروی، انگلستان و چین درصدر صادر کنندگان اسلحه مورد نیاز عراق قرار داشتند، آلمان تأمین کننده عمده جنگ افزارهای شیمیایی عراق بود و دولت‌های عرب حوزه خلیج فارس تأمین کننده عمده نیازهای نفتی، مالی و ترابری عراق بودند.
دولت عراق در 1358ش. حدود 12 میلیارد دلار صرف خرید تسلیحات کرد، امّا در 1361 توانست در خرید جنگ‌افزار از عربستان سعودی سبقت گیرد و در 1363 ش. بودجه نظامی بغداد از مجموع بودجه نظامی کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس بیشتر شد. در این سال عراق 40 درصد درآمدهای داخلی خود را صرف خرید جنگ‌افزار از امریکا، انگلیس، فرانسه و روسیه کرد. هزینه‌ای که عراق در دهه 1360ش. صرف خرید سلاح از امریکا و اروپا کرد، از هزینه تسلیحاتی کشورهای صنعتی اروپای غربی در همین دهه بیشتر بود. در این دهه عراق، دو برابر آلمان غربی بودجه نظامی داشت.3
نه در امریکا، نه در اروپا، نه در روسیه و نه در سازمان ملل، هیچ منعی برای تسلیح مداوم عراق به انواع جنگ‌افزارهای کشتار جمعی در دهه 1360 ش. وجود نداشت. بسیاری از این سلاحها در شرایطی به عراق سرازیر می‌شد که این کشور پولی برای خرید آنها نداشته و خود را همه ساله به فروشندگان خود مقروض می‌ساخت. بسیاری از واردات نظامی نیز با صادرات نفتی پاسخ داده می‌شد.
آمارهای رسمی نشان می‌دهد که شوروی، فرانسه و چین ـ سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل ـ به ترتیب درصدر کشورهای صادرکننده سلاح به عراق در دهه 1360 ش. بوده‌اند. در طول این دهه، 53 % واردات نظامی عراق به ارزش تقریبی 13 میلیارد و 400 میلیون دلار از شوروی تأمین می‌شد. فرانسوی‌ها نیز با فروش بیش از 5 میلیارد دلار سلاح به عراق در دهه 1360ش. مجموعاً 20 % واردات نظامی عراق را به خود اختصاص داده‌اند. این رقم در مورد چین نیز به 7% یعنی به بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون دلار بالغ می‌شد. 4
در کنار فعالیت مستقیم کارخانجات جنگ افزار سازی وابسته به دولت‌ها، مؤسسات خصوصی مختلف نیز در این راستا صرفاً جهت کسب درآمد هرچه بیشتر وارد معرکه شده و بدون توجه به قوانین داخلی هر کشور در مورد منع صدور ساز و برگ نظامی به کشورهای درگیر جنگ و حتی قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی ناظر بر جلوگیری از تولید و فروش سلاحهای غیر متعارف، عراق را به صورت یک زراد خانه عظیم درآوردند.
این روند باعث شد که حکومت بعث نه تنها به پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی در زمینه‌های جنگ هوایی و زمینی دست یابد، بلکه کارخانجات جنگ افزار سازی متعددی با همکاری کشورهای مختلف به صورت آشکار و نهان برپا ساخت، به طوری که طبق گزارش مؤسسات بین‌المللی، در پایان جنگ، عراق پنجمین قدرت نظامی جهان شد.5
در این جنگ امریکایی‌ها نیز سهم خود را در یاری رساندن به ماشین جنگی صدام و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران ایفا کردند: در اسفند 1360، نام عراق از فهرست کشورهایی که واشنگتن از آنها به عنوان «طرفداران تروریسم» یاد می‌کرد خارج شد و در آذر 1363، امریکا به تحریم سیاسی عراق خاتمه داد و روابط سیاسی با این کشور را برقرار کرد. امریکایی‌ها در موارد متعددی هماهنگ با صدام و به طور مستقیم وارد جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران شدند. حمله به پایانه‌ها و چاه‌های نفتی ایران در خلیج فارس و ساقط کردن هواپیمای مسافری ایرباس ایران بر فراز این منطقه و کشتار 300 مسافر و خدمه آن، دو نمونه از این حملات بود. این حوادث در حالی رخ می‌داد که ایران مورد تحریم تسلیحاتی قرار داشت و این تحریم با شدت اعمال می‌شد. «کاسپارواین برگر» ـ وزیر دفاع وقت امریکا ـ راجع به تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران با صراحت گفته بود:
«... در صورتی که قطعنامه تحریم تسلیحاتی اجرا شود، ریشه توانایی ایران برای ادامه جنگ به سرعت خشک می‌شود و در واقع ریشه موجودیت ایران نیز به صورت یک ملت به خشکی می‌گراید... 6»
شورای همکاری خلیج فارس که در 1359 ش. به بهانه همکاری‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی 6 کشور عضو ـ امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت، عربستان سعودی و عمان ـ به وجود آمد، عملاً کانونی برای گردآوری دلارهای نفتی منطقه و انتقال آن به بغداد برای تقویت بنیه نظامی عراق شده بود. هنگامی که جنگ به پایان رسید، تنها مطالبات نقدی 6 کشور عضو این شورا از عراق، از مرز 80 میلیارد دلار گذشته بود. این غیر از میلیاردها دلار نفتی بود که دولتهای منطقه به ویژه کویت و عربستان از پالایشگاهها و پایانه‌های خود به حساب عراق به شرکتها و کمپانی‌های نفتی غرب فروخته بودند.
شیخ نشینهای عرب منطقه به مدت یک دهه به مثابه دولتهای دست نشانده بغداد عمل می‌کردند. عراقیها دائماً از آنها متوقع بودند و برای جنگ و اقدامات نظامی خود بر سر آنان منت می‌گذاشتند و رژیمهای عرب نیز سپاسگزار بعثیها، دلارهای نفتی‌شان را برای حاکمان بغداد ارسال می‌کردند؛ همان حاکمانی که دو سال بعد از پایان جنگ تحمیلی‌شان بر ایران، در حمله جدید خود به کویت و عربستان تلافی حمایتهایشان را کردند!. به همین دلیل، هنگامی که در تابستان 1369 ش.، صدام، طرح حمله گسترده به کویت را آماده می‌کرد، کمترین بهایی برای واکنش احتمالی عربستان و سایر شیوخ شورای همکاری قائل نبود. دولتهای عرب حوزه خلیج فارس در آن سال، در حقیقت پاداش سیاست ده ساله خود را در دفاع یکجانبه از صدام دریافت کردند.
ناکامی صدام در دستیابی به اهدافش
ایمان و اعتقاد راسخ رزمندگان ایران به حقانیت انقلاب اسلامی و موج عظیم مردمی که در قالب «بسیج» برای دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران طی 8 سال دایماً حضور خود را در جبهه حفظ کردند، بزرگترین سرمایه انقلاب و نظام بود و مهمترین نقش را در توقف ماشین جنگی عراق بر عهده داشت.
در بررسی عوامل شکست عراق در دستیابی به اهداف اعلام شد‌ه‌اش، علاوه بر ایمان و اعتقاد رزمندگان ایرانی، عوامل دیگر از قبیل ناامیدی حامیان صدام از سقوط جمهوری اسلامی ، مردمی شدن جنگ و سرانجام پذیرش قطعنامه 598 از جانب ایران نیز بی تأثیر نبود. نتیجه آن شد که عراقیها 8 سال پس از شروع جنگ در همان نقطه اولیه آغاز قرار داشتند.
«خاویر پرزدکوئه‌یار» ـ دبیر کل وقت سازمان ملل ـ نیز در خاتمه جنگ، با انتشار بیانیه‌ای رسماً از عراق به عنوان «شروع کننده جنگ» نام برد. این بیانیه نیز سندی از مجموعه اسناد حقانیت جمهوری اسلامی ایران درجنگ بود. در خلال این جنگ هیأتهای متعدد صلح از سوی سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب و جنبش عدم تعهد برای میانجی‌گیری به تهران و بغداد سفر کردند که غالباً داوری آنها به دلیل آن که فاقد اصل بیطرفی و گاهی عاری از عدالت و صداقت بود، به نتیجه‌ای نرسید. قطعنامه‌های منتشره از سوی شورای امنیت سازمان ملل نیز به استثنای قطعنامه هفتم ـ قطعنامه598ـ که در تیر 1366 به تصویب رسید، غالباً جانب انصاف و عدالت را رعایت نکرده بود.
قطعنامه 598 نیز عاری از اشکال نبود اما نسبت به سایر قطعنامه‌های منتشره، مواضع بیطرفانه‌تری داشت و جمهوری اسلامی ایران علیرغم بی‌میلی اولیه سرانجام در تیر 1367 آن را رسماً پذیرفت. روز 29 مرداد 1367 از سوی سازمان ملل آتش بس اعلام شد و به تدریج آتش جنگ در جبهه‌ها خاموش گردید. با این همه هنوز اکثر بندهای قطعنامه 598 اجرا نشده است.
قسمتی از پیام امام خمینی(ره) راجع به قطعنامه 598 و شرایط سیاسی آن روز چنین است:
... من با توجه به نظر تمام کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم و خدا می‌داند که اگر نبود انگیزه‌ای که همه‌ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود...
... خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌های معظم شهدا و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهر آلود قبول قطعنامه را سرکشیده‌ام و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم، و بدا به حال آنان که در این قافله نبودند، بدا به حال آنهائی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت، بی تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند.7
به این ترتیب جنگی که در 31 شهریور 1359 توسط همة ظالمان جهان و به دست صدام بعثی به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد، بدون دستیابی آنان به اهدافشان، در تابستان 1367 ش. به پایان رسید.

  • محمد مزینانی