هدایت

معارف اسلامی

هدایت

معارف اسلامی

بایگانی

۱۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


قال السجادعلیه السلام :یقول الله لعبدمن عبیده یوم القیامه:اشکرت فلانا؟ فیقول :بل شکرتک یارب فیقول :لم تشکرنی اذلم تشکره.کافی ج 2 ص 99 (به نقل تفسیرالمعین للواعظین والمتعظین)

امام سجادعلیه السلام می فرمایدروزقیامت خداوندتبارک وتعالی به بنده ای می فرمایدازفلانی تقدیروتشکرکردی آن عبدمی گویدخدایامن ازتوتشکرکردم خدامی فرمایدوقتی ازبنده ام سپاسگزاری نکردی درواقع ازمن هم تشکرنکرده ای.

 

قال الرضا علیه السلام :من لم یشکرالمنعم من المخلوقین لم یشکرالله-بحارج 71 ص44

امام رضا علیه السلام می فرماید:کسی که ازواسطه نعمتها (ازبندگان خدا)تشکرنکنددرواقع ازخداسپاسگزاری نکرده.

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


حضرت آیه الله ناصری اصفهانی دردرس اخلاقشان دررادیو معارف  می فرمودند درروایات آمده است کسی که مومنی را اذیت کند و یا آبروی اوراببردویا برای اومشکل سازشودخلاصه حق الناس برگردنش باشددرقیامت منادی صدامی کندکسانی که مردم بر گردنشان حق دارندبپاخیزندگروهی ازاهل قیامت بپا می خیزند در حالی که ذره ای گوشت برصورت ندارندسپس آنهارابه جهنم می برندودرآنجامعذب خواهندشد.آری این حق الناس است بیاییم اگرکسی برگردن ماحقی داردازاوحلالیت بطلبیم ورضایت اوراجلب نمائیم تاکاربه قیامت نکشد.

پایان عمرباشدودل پرزآروزست/بگذشته پشت سرشدوآینده پیش روست

نفت چراغ زندگی ماتمام شد/اکنون فتیله سوزدواین نورکم ازاوست.

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


دلیل غیبت امام زمان علیه السلام

به‌چه دلیل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از نظرها پنهان هستند و آیا در زمان غیبت کسى مى‌تواند با آن حضرت ارتباط داشته باشد؟

پاسخ: بیان علت حقیقى و اصلى غیبت امام زمان عجل‌اللّه‌تعالى‌فرجه‌الشریف، امرى دشوار و شاید دور از دسترس باشد. درباره غیبت مى‌توان، هم نگاه تاریخى داشت و هم نگاه روایى:

نگاه تاریخى

وقتى به تاریخ صدر اسلام و حتى قبل از آن مى‌نگریم، به خوبى مى‌‌بینیم که جبهه کفر و باطل براى مقابله با جبهه حق و نابودى آن، از هیچ اقدامى فروگذارى نکرده و در این راه حتى از کشتن پیشوایان دین نیز ابایى نداشته است. آنان به خوبى مى‌دانستند ادامه حکومت دنیایى و سیطره بر مردم و کسب منافع نامشروع، زمانى امکان‌پذیر خواهد بود که پیشوایان دین و هادیان حق را از سر راه خود بردارند؛ لذا شهادت ائمه علیهم‌السلام در دستور کار خلفاى جور قرار گرفت. آنچه وحشت و اضطراب حاکمان خودکامه را بیشتر مى‌کرد، وعده ظهور حضرت مهدى عجل‌اللّه‌تعالى‌فرجه‌الشریف به عنوان منجى و مصلح بود. از این رو خلفاى معاصر امام حسن عسکرى علیه‌السلام، ایشان را به شدت تحت نظر داشتند تا وقتى فرزند ایشان به دنیا مى‌آید، او را در همان ابتداى زندگى به شهادت برسانند.

بنابراین، بسیار طبیعى است که خداوند آخرین حجت خود را در پرده غیبت قرار دهد تا جان او حفظ شود و در موعد مقرر و زمانى که مردم آمادگى ظهور داشتند، ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد نماید.

نگاه روایى

در روایات به علت و حکمت‌هاى متعددى اشاره شده است؛ از جمله:

الف. غیبت، سرّى از اسرار الهى: پیامبراکرم صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: «ان هذا الامر من امر اللّه و سرّ من سرّ اللّه» ؛ «این امر الهى و سرّى از اسرار خداوند است». (بحارالانوار ، ج 51، ص73).

ب. آزمایش مردم: امام على علیه‌السلام فرمودند: «به خدا قسم، من و دو فرزندم شهید مى‌شویم. خداوند در آخرالزمان مردى از فرزندانم را به خون‌خواهى ما برخواهد انگیخت و او مدتى غایب مى‌شود تا مردم آزمایش شوند و گمراهان جدا گردند تا جایى که افراد نادان مى‌گویند: خداوند دیگر به آل محمد کارى ندارد!» (غیبت نعمانى، ب10).

ج. ستم‌پیشه بودن انسان‌ها: امیرمؤمنان علیه‌السلام فرمودند: «زمین از حجت خدا خالى نمى‌ماند، ولى خداوند به دلیل ستم‌پیشه بودن و زیاده‌روى انسان‌ها، آنان را از وجود [‌ظاهرى] حجت خود محروم مى‌سازد» (غیبت نعمانى، ب10).

برخى بر اساس روایت اول مى‌گویند: علت اصلى غیبت، روشن نیست و آنچه از علت‌ها گفته شده (مانند حفظ جان) از آثار غیبت است، نه علت اصلى. (فصلنامه انتظار، ش4، مقاله استاد طبسى).

برخى دیگر با توجه به تاریخ و روایات، علت اصلى غیبت را حفظ جان و بقیه موارد را از آثار آن مى‌دانند.

پس غیبت، امرى است که سیر حرکت انسان‌ها، آن‌را ناگزیر کرده و در این فرایند، باید به گونه‌اى برنامه‌ریزى شود تا جامعه شیعه، با کمترین مشکل بتواند پذیراى آن باشد. از این رو امامان علیهم‌السلام از یک سو راه‌هاى فهم احکام را به شاگردان مى‌آموختند تا بتوانند احکام دین را در حد توان از منابع شرع استنباط و استخراج کنند و مردم را نیز به آموختن از علما و رجوع به آن‌ها فرا مى‌خواندند و از سوى دیگر با برقرارى نهاد وکالت، مردم را به رجوع به وکیلان دعوت کردند. در همین راستا از زمان امام هادى و امام عسکرى علیهما‌السلام ارتباط مستقیم را کمتر کردند و در مواردى از پشت پرده جواب سؤالات را مى‌دادند تا مردم به ندیدن امام عادت کنند. به دنبال آن غیبت کوتاه‌مدتى (صغرى)، پیش‌بینى شد تا مردم به واسطه نواب خاص، برخى مسائل مورد نیاز را بپرسند و در ضمن رجوع دائمى به نایبان را فرا بگیرند. (ر.ک. غیبة طوسى؛ تاریخ عصر غیبت حجةالاسلام والمسلمین پورسیدآقایى، اصول عقاید، آیةاللّه مصباح یزدى؛ دادگستر جهان، آیةاللّه امینى).

اما درباره ارتباط برخى با امام عصر عجل‌اللّه‌تعالى‌فرجه‌الشریف، باید گفت حضرت مهدى علیه‌السلام داراى دو غیبت هستند:

1. غیبت صغرا ، 2. غیبت کبرا

در زمان غیبت صغرا که حضرت از چشم مردم پنهان بودند، نواب اربعه، واسطه بین امام و مردم بودند و سؤالات و مشکلاتشان توسط این نواب به حضرت گزارش مى‌شد و حضرت جواب مى‌دادند.

با پایان یافتن غیبت صغرا، ارتباط مردم توسط نواب با حضرت قطع و غیبت کبراى حضرت شروع شد. خصوصیت این دوران، این است که کسى نمى‌تواند ادعا کند که من نایب خاص حضرت هستم و با حضرت ارتباط دارم، چون هر کس چنین ادعا کند، به فرموده خود حضرت، دروغ‌گو مى‌باشد. «الا فمن ادعى المشاهدة قبل خروج السفیانى و ... فهو کذاب مفترى».

نکته دوم: در طول غیبت کبرا، انسان‌هاى صالح و بزرگى از علما و مردم باتقوا. توفیق زیارت آن حضرت نصیبشان شده است. گرچه در اکثر این تشرفات، در لحظه تشرف، حضرت را نشناخته‌اند و بعد از رفتن حضرت متوجه شده‌اند که چه توفیق بزرگى نصیبشان گشته بود و یوسف زهرا سلام‌اللّه‌علیها را نشناختند.

نکته سوم: در زمان غیبت محل زندگى و استقرار حضرت بر ما پوشیده است و اصولاً راه از طرف ما براى رسیدن خدمت حضرت بسته است. خود حضرت اگر کسى را لایق بدانند، یا به مصلحت شخص باشد توفیق تشرف به محضرشان را عنایت مى‌کنند.

نکته چهارم: ما براى رسیدن به خدمت حضرت، وظیفه و تکلیفى نداریم که حتماً لازم باشد عملى را مدت‌ها انجام دهیم تا حضرت را ببینیم. وظیفه ما این است که تکالیف شرعى و الهى خود را انجام دهیم. طورى باشیم که رفتار و کردار ما مورد پسند و رضایت حضرت قرار بگیرد و خود را براى یارى حضرت و ظهور حضرت آماده کنیم. کسى که قبلاً خود را آماده نکرده باشد، نمى‌تواند آن‌روز جزو یاران حضرت باشد.

نکته پنجم: تشرف خدمت حضرت صاحب‌الزمان علیه‌السلام، هم در بیدارى امکان دارد و هم در عالم خواب و روِیا.

روح انسان اگر نورانیتى پیدا کند و طهارت معنوى و باطنى تحصیل نماید، امکان دیدار نیز فراهم مى‌شود. اگر انسان تشنه دیدار حضرت بوده، و در عمل هم صداقت داشته باشد، این شخص امکان دارد که در بیدارى و یا عالم روِیا به خدمت حضرت برسد و از ناحیه حضرت به او توجهى بشود.

ارتباط با حضرت مهدی علیه السلام چگونه است ؟

ارتباط با حضرت به دو صورت مطرح مى‌شود:

الف. ارتباط روحى: انسان از لحاظ روحى احساس مى‌کند به حضرت نزدیک شده است.

این به دو رکن اساسى نیاز دارد:

1. معرفت هر‌چه بیش‌تر و عمیق‌تر به حضرت علیه السلام

2. عمل به وظایف دینى به ویژه انجام واجبات (به‌خصوص نماز اول وقت) و ترک محرمات (به‌ویژه در اموال و رعایت حلال و حرام(

در کنار این دو رکن، یاد کردن حضرت در زمان‌هاى مختلف و دعا براى وجود مقدس ایشان و زمینه‌سازى نیز داراى اهمیت است.

ب. ملاقات و دیدار: در زمان غیبت، به صورت عادى دیدار آن بزرگوار (که همراه با شناخت باشد) امکان ندارد؛ مگر در مواردى که به صلاح و مصلحت باشد. براى این نوع ارتباط هر چند رفتن چهل شب به مسجد جمکران در میان مردم معروف است؛ ولى به نظر مى‌رسد رعایت حدود دینى همراه با توسل و استغاثه به آن حضرت، راه صحیح‌ترى باشد. البته باید دانست که اگر صلاح نباشد، دیدار نیز اتفاق نمى‌افتد.

بخش مهدویت تبیان


منبع: غیبت امام عصر یا پنهانی خورشید عدالت ، نوشته محمد خادمی شیرازی

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


مرحوم آیت الله سید مرتضی کشمیری از عرفای به نامی است که بزرگان او را قبول داشته و کراماتی از او نقل کرده‌اند؛ ایشان از وجود نازنین امام زمان یک دعایی را شنیده و نقل می‌کند که حضرت به من فرمودند؛ هر وقت به بن‌بست رسیدی این دعا را بخوان : «یا مَن إذا تضایقتِ الأمورُ فَتحَ لها باباً لم تَذهَب الیه الأوهامُ صَلِّ علی محمد و آل محمد و افتح لأموریَ المتضایقةِ باباً لم یَذهَب الیه وَهمٌ یا ارحم الراحمین».

در این دعا بر خداوند عرضه می‌داریم:  ای خدایی که وقتی حلقه‌های بلا به هم گره می‌خورد و انسان را در فشار قرار می‌دهد ؛ در این زمان دری را به روی بندگان باز می‌کند که فکر و وهم بشر هم به آن جا نمی‌رسید. خدایا صلوات خود را بر محمد و آل محمد نازل فرما و مرا که در بن بست گیر کرده‌ام، تو خودت راهی برایم باز کن که به عقل من نمی‌رسد.

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


اخلاق خوبان

مرحوم، آیة اللَّه العظمى مرعشى نقل مى‏کند که در نجف براى یک کسى که از اولیاء خدا بود از خانه غذا مى‏بردم. شبى مادرم درد زایمان داشت و مادربزرگم به کمک آمده بود، آرام به او گفتم: مقدارى شام مى‏خواهم تا براى آن‏مرد الهى ببرم. مادربزرگم عصبانى شد و فریاد کرد: دخترم از دست مى‏رود و تو در فکر شام دیگرى هستى؟! و من چیزى نگفتم. چند لحظه‏اى بعد به خود آمد و مقدارى غذا در ظرفى ریخت و با بى‏میلى به من داد و من بردم. ولى آن مرد نپذیرفت و فرمود: این غذا ناهموار است، چون با عصبانیت و ناراحتى و بى‏میلى همراه بوده است.

ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست؟

مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایرى مى‏گوید: در نجف در مسجدى درس مى‏گفتم، و از همان ابتدا پینه‏دوزى نیز به درس مى‏آمد، و هرچه مى‏گفتم او سر تکان مى‏داد! تا اینکه چند روزى گذشت و پینه دوز نیامد. و چند روزى بعد دوباره آمد. بعد از درس حال او را پرسیدم. گفت: شیخ! براى تو متاسفم. گفتم:

براى من؟ براى چه؟ گفت: مگر رسول خدا نفرمود: اگر رفیق و یار هم‏مسجدى تو چند روزى غایب شد و از احوال او بى‏خبر بودى، از حال او جویا شو، من چند روزى نیامدم، چرا از حال من نپرسیدى؟ این خلاف اخلاق پیامبر است.

پس کَى مى‏خواهى ادب بشوى؟ گفتم: ببخشید. گفت: بخششى در کار نیست اگر مى‏خواهى تو را ببخشم باید یک نهار بدهى. گفتم: چشم، فردا مهمان ما باش. و فرداى همان روز بعد از درس به راه افتادیم و به خانه رفتیم. خانمم که مرا با مهمان دید گفت: چرا از پیش مرا خبر نکردى، ما که جز مقدارى ماست و کمى نان خشک چیزى نداریم. گفتم: فراموش کردم، ولى مانعى ندارد مقدارى پول به امانت پیش من است، با همان خرید کرده و نهار را فراهم مى‏کنیم. همین کار را هم کردم و با آن پول چند سیخى کباب گرفتم و بر سر سفره آوردم ولى پینه‏دوز هرگز به آن لب نزد و تنها نان و ماست را مى‏خورد. به او تعارف کردم و گفتم: این کباب را تنها بخاطر شما خریدم. گفت: کبابى که با پول مردم خریدارى شود ما را خط خطى مى‏کند، و آیینه روح ما را کدر و تار خواهد ساخت.

امتیاز انسان به چشم اوست.

امتیاز چشم به اعتبار و عبرت‏آموزى است.

انسانى که با چشمان خویش اعتبار نجوید با حیوان برابر است.

ماخذ:کتاب اخلاق خوبان استادشیخ حسین انصاریان

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰


جلسه تجمع اعتراض آمیزطلاب وحوزویان مشهدمقدس درکنارطلاب سراسرکشورامروزدرسالن اجتماعات دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزارگردیدحضوربسیارگسترده اساتید،علماء وفضلاء ،طلاب جوان باسردادن شعارهای کوبنده برضداستکبارجهانی به سرکردگی آمریکا ومولودکثیفش اسرائیل وفرا نسه ازبرنامه های این نشست اعتراض آمیزبود حجه الاسلام مزینانی دبیرشورای فرهنگی اداره کل بیان داشتندسخنران این اجتماع باشکوه حضرت حجه الاسلام والمسلمین فرزانه امام جمعه محترم وموقت مشهدمقدس ورئیس دانشگاه علوم اسلامی رضوی بودایشان دربخشی ازسخنان خودفرمودنداز حدود200سال قبل ،زمان جنگهای صلیبی استکبارجهانی تجربیاتی اندوختندوآنهارابه کار گرفتندومتاسفانه دراین تجربیات موفق هم شدند1- تاجهان اسلام باهم متحدندشکست اسلام ممکن نیست بایدفهم قرآن راازایشان بگیریم تاوحدتشان ازبین برودقرآن حکم نخ تسبیح راداردوهمه مسلمانان رادرکنارهمدیگرجمع می کند2-بایدسبک زندگی مسلمانان راعوض نمائیم وسبک زندگی آنها متناسب فرهنگ غرب باشد3-غربیهابه این نتیجه رسیدندکه این نورافکن دین اسلام رانمی توانندخاموش نمایندمگراینکه ازاسلام یک چهره زشتی رادرعالم به نمایش بگذارندلذا القاعده وطالبان وداعش رامطرح کردند4- برای تسلط برجهان اسلام وذخایرآن بایدمزدوران حلقه بگوشی رابرکشورهای مسلمان حاکم کنندلذادرترکیه آتاترک ودرایران رضاشاه پهلوی راحاکم کردندورضاشاه کسی بودکه بایک دست چادرراازسرزن مسلمان ایرانی کشیدوبادست دیگرش عمامه راازسرروحانی درایران برداشت زیراتاچادربرسرزنان ایرانی وروحانی هم هدایتگر مردم باشدآنها به نقشه های شومشان نخواهندرسید5- اگربخواهیم سیادت وآقایی درجهان داشته باشیم بایدمسلح به سلاح علم ودانش شویم

علی رغم تمام این توطئه ها به ناگاه غرب درمقابل دوپدیده شکست ناپذیرروبه روشد1- انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی قدس سره 2- گسترش چشمگیراسلام درجهان غرب

سیاست مدارکهنه کارآمریکایی می گویدپرنده تیزپروازتشیع شکارکردنی نیست تازمانی که بادوبال عدالت محوری که موضوع انتظاراست وشهادت طلبی که نهضت عاشوراست متکی باشد

اماوظیفه ما اینستکه  1- ولایت مداری 2- دفاع ازنظام جمهوری اسلامی 3- شناخت اسلام سیاسی4- شناخت دشمن ومکرهاوحیله های آنان داشته باشیم تاازنقشه هاومکروحیله وخدعه دشمنان درامان باشیم.

  • محمد مزینانی